صدایت هنوز مرا دوست دارد

طنینش را در گوشم احساس میکنم

خوابم گرفته است .................

انگار آمدی ؟

نمی دانی چقدر منتظرت بودم

گل آوردی؟

چرا لباس سیاه پوشیدی؟

چرا همه شیون می کنند؟

انگار اسم من را روی سنگ نوشته اند

 

نظرات 16 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 12:21 http://saharnazdikast

سلام
همه چیز شکسته اش بی ارزشه غیر از دل که خیلی قیمتیه. قدر این حالت رو بدون . من نمی گم امیدوارم دیگه غم نبینی چون انسان اومده تا با غم کامل وکامل تر بشه ولی از خدا میخوام ظرفیتشم بهمون بده . بعضی ها وجه تمایز ادم رو با حیوان عقلش میدونن ولی من میگم ادم بی درد یه حیوان خوش خط و خاله. دلت شاد سبز باشی یاحق

فراعشق چهارشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 17:10 http://overlove.co.sr

سلام
از میان بازوان داغ یک عشق !
بوسـه های خالـی از هوس !
راستــــــی می توان شنیـد ؟
عشق را مـی تـوان چشیـد ؟
................................
روزها بود که گم شده بودم
یا شاید هم گم کرده بودم !
راه رها شدن از فریادهای درونم رو
اینجا که رسیدم
رودخونه بود و درخت ،کوه و پرنده
ساز و آواز ...
اما کسی نبود !
یک هم راز . یک هم درد...
ساز داشتن اما
کسی نوای دل من را نمی نواخت
گم کرده بودم همه چیزهای خوب را ...
نغمه دلم خاموش

ایلیا چهارشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 19:47 http://ealia.blogsky.com

سلام . داستان از میوه های سر به گردون سای اینک خفته در تابوت پست خاک می گوید . باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست ؟ .

سلام پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 00:08

پویان پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 00:13 http://www.freeunivercity.persianblog.com

سلام عزیزم ممنونم از اینکه به من سر زدین خواستم بگم آپ کردم و منتظرم خوشحال میشم
گاهی اوقات صدای سکوت از هر صدایی رساتر است
سخت است درد خود را از دیگران شنیدن
سخت است با ستاره از نور ماه گفتن
سخت است مهربانی از آشنا ندیدن

~~~ عشق آتشین ~~~ پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:59 http://hotlove.co.sr

سلام خوبین انشاء...
راستش الان داشتم تو وبلاگ ها گشت می زدم که با شما آشنا شدم راستش می شه گفت تازه وارد هستین ولی واقعا باید بگم که خوبه
به ماما سر بزن
دوست داره شما بهزاد
راستی اینم یادگاری من (این هم حرف دلم برای اون....


می گفت : دوستت دارم....

می گفت: نه . کافی نیست.....عاشقتم.....

ولی مثل رعد با صدا اومد ومثل برق بی صدا رفت.....

اصلا نفهمیدم که چرا رفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اصلا نفهمیدم چرا اومد و چرا رفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نفهمیدم....... )
دوست با وفا بهزاد

خاکسترینه پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 16:02 http://khakestarineh.parsiblog.com

« سبک بالان نازک خیالم ! زین پس نفسهاتان در هم خواهد آمیخت و نگاهتان کودک نگاه خویش خواهد زایید و لحظه لحظه هاتان در بکارت ثانیه ها صرف خواهد گردید ... » سپیدپوشان عاشق ، رهسپار راه زندگیند ؛ با کلماتم به بدرقه شان نشسته ام . همراهیم نمی کنی ؟ ......

اکسیر جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 00:08 http://xseer.blogsky.com

سلام. ممنونم که به من سر زدی.

شاید منم در زیر خاکم
دلم نمیخواهد کسی برای من شیون کند.

7rang جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 06:43 http://7rang.blogsky.com

شایان جمعه 14 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:32 http://0800.blogsky.com/

سلام
خدا نکنه بابا
دور از جون
به من سر نمی زنی دیگه ها!

جواد شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:42 http://zendegieman.blogsky.com

سلام خوبین ؟ .... با تبادل لینک لینک موافقین ؟ ...

فـــــــــراعشق شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 21:18

[ بدون نام ] چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 18:30

بهههههههههههههه عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی

نگین چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 18:31

سیما پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:35 http://www.sima-.persianblog.com

فقط به همون تیکه ی اولش فکر کن .... فقط ...... مهم اینه که حس می کنی صداشو می شنوی و او هست ..... این از همه چیز بالاتره .....

پگاه پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:40 http://lkj

سلام خوبه عالیه موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد