ای کاش میتونستم دوباره ببینمش........

اون شب آسمون از همیشه تاریکتر بود ستاره ها انگاری خوابشون برده بود
.
سکوت چیز وحشتناکی؛همون موقع بود که تلفن زنگ زد به ساعتم نگاه کردم ۵:۳۰صبح بود
.
چه زود صبح شده بود گوشی تلفن رو برداشتن انگاری همه چیز عوض شده بود چشام هیچ جا رو نمیدید مثل این بود که گوشام هیچ چیزی رو نمیشنیدن ؛

اومد پیشم ؛
اخه واسه چی نمیتونستم چیزی بپرسم!
شاید واسه این بود که از سکوتش میترسیدم اخه چرا گریه میکرد؟

چرا لباش می لرزید؟

وای نه ........................................!
به خودم جرات دادم ؛ گفتم بپرس
.
با التماس نگاهش کردم دلم داشت از جا کنده میشد تو رو به خدا
!
اخه چرا زد زیر گریه؟

وای خدا چرا من؟
چه خبر بدی دلم میخواست هیچ کسی دور و برم نبود تا اونقدر داد بزنم که خدا صدامو بشنوه.
اخه چرا من؟

گریه ام نمیگرفت چشام هنوز تو بی باوری خودشون سرگردون بودن دلم نمیخو است باور کنم.
میدونی چی شد؟

اومدن گفتن بابا یه شوخی بود ولی بازم چشمهاشون دروغ میگفت ولی دلم میخواست باورشون کنم.................
خندیدم میخواستم اونقدر بخندم که دیگه لرزش دستمو نبینم چرا هرچی که بیشتر میگذشت همه یه جوری میشدن گفتن نمیخوای بری ملاقاتش؟پاشو
!
من چرا مشکی بپوشم؟............ من نمیخوام.....................نه بپوش این بهتره
............
اخه مگه من چکار کرده بودم که این بلا باید سرم میومد؟
....................................................................................................................
حالا دیگه هیشکی نیست که شبا به امید دیدنش ستارهارو بشمارم
.
دیگه کسی نیست که با صدای گرمش بگه بابا جون دوست دارم
.
روزا بدون اون خیلی سخته
!
حالا دیگه خیلی دیره که بهش بگم چقدر دوسش دارم؟



ببخشید دیر آپ کردم مشکل داشتم

نظرات 24 + ارسال نظر
تربچه پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 04:01

سلام خیلی ناراحت کنندس

یاسین پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:51 http://yasin1361.blogsky.com

سلام .دلک برات تنگ شده بود ..گفتم دیگه پیشم نمیایی ...من شکر خدا حالم رو به بهبودی کامله ..بازم شکر خدا ...مواظی خودت باش ..یا علی ..یاسین

مبینا پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 23:01 http://www.mobinaa.persianblog.com

سلام. امیدوارم که دیگر مشکی پوش نباشی دوست خوبم
بدون که عزیز ترینها همیشه در کنارمون هستند .موفق باشی
پیر شی عزیز

لاله پنج‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 23:06 http://roselaleh.persianblog.com

سلام عزیزم/من نمی دونم از دست دادن کسی که سایه بونه یعنی چی/ولی همیشه ازش می ترسیدم خیلی زیاد/امیدوارم که دیگه غصه هات کمتر شده باشن و بخاطر اون سایه بون دیگه ات شاد و سر زنده باقی بمونی/موفق سربلند و سرافراز باشی

[ بدون نام ] جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:49 http://sunset20to20.persianblog.com

خیلی ناراحت شدم

[ بدون نام ] جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 07:51 http://www.sunset20to20.persianblog.com

امیدوارم که دیگه از این اتفاقها واست نیفته

[ بدون نام ] جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:28 http://ghrob.blogsky.com

خیلی ناراحت شدم

خاکسترینه جمعه 7 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:48 http://khakestarineh.parsiblog.com

مهربونم ؛ برای انسان هرکسی نمی تونه یه تکیه گاه بزرگ باشه . ای کاش خدا ازمون هیچ وقت نمی گرفتشون .

ایلیا یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 19:47 http://ealia.blogsky.com

سلام . نوشتت منو یاد اون صبح هایی انداخت که با خودم می گم : آخیش ! همش خواب بود . ساده بگم . خیلی ترسیدم . راستی . یعنی به این یقین نداری که هر لحظه می تونی ببینیش ؟ . به کسی که رفته حسودیم میشه . بازم ژیشم بیا .

وحید یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 23:20 http://www.frozenlove.blogsky.com

سلام خیلی دلم میخواد با شما اشنا بشم

وحید یکشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 23:22 http://www.frozenlove.blogsky.com

لطفابه ایدی من پی ام بدین

خاکسترینه دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 11:10 http://www.sharemation.com

مهربون ؛ برای گذاشتن عکس توی وبلاگ باید اون عکس دارای آدرس اینترنتی باشه ؛ یعنی یا از یک سایت دیگه گرفته شده باشه و یا اگه می خوای از روی هارد خودت عکسی رو توی وبلاگت بذاری باید اون رو آپلود کنی ( یعنی بر عکس دونلود که تو از اینترنت رو هاردت می ریزی وقتی آپلود می کنی از هارد چیزی به نت اضافه کردی ) برای آپلود کردن در سایتی که به جای آدرس وبلاگم نوشته ام عضو شو ( عضویتش راحته ) و اونجا می تونی تا حجم ۵ مگا بایت هر نوع فایلی رو آپلود کنی و بعد از آپلود کردن آدرس اینترنتی جدیدی که حاصل شده رو در جای مخصوصش در جعبه ابزار ارسال پست وبلاگت وارد کن ... امیدوارم تونسته باشم اونچیزی که از من خواستی رو جواب داده باشم . خوش باشی عزیز جون .

ئاسو دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 14:33 http://xoncha.blogsky.com

سلام
خوبی
وبلاگ بسیار زیبایی داری
با متن های بسیار عالی
از اینکه پیشم امدی بسیار ممنون مثل اینکه یکی هم پیدا شد که درد منو داشته باشه
بازم پیشم بیا هم درد
همه و همه را که با آنها خندیدم فراموش کردم اما
تو هرگز.........
فعلا بای

فـــــــراعشق دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 14:34 http://overlove.blogsky.com

سلام
از غم عشق چه می باید کرد به دمی دیداری می توان راضی شد

به تمنای نگاهی می توان تشنئ جان بازی شد

می توان دل خوش کرد به کلامی که شنید

از دو خط نامه سرد می توان داغ شدو شعله کشید

از جهنم گذری کرد و گذشت به گذر گاه تباهی به جنون

وازعطش فریاد زد فریاد زد


من از رنگ قرمز آسمان می ترسم من از قهر پروردگار می ترسم

از واژه های تلخ از واژهای پوچ وسبک و ارزان قیمت هراسی ندارم

ترس من از رنگ سیاه ترانه هاست ترس من از طو فانیست که در راه

است من آخرین دکه این بازاره ور شکسته

پژمان دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 14:46 http://dark_love.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوبی داری
به ما هم سر بزن
خوشحال میشیم
بای

وحید دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 16:32 http://www.frozenlove.blogsky.com

ایدی من pesar_khoshakhlag@yahoo.com خوشال میشم با شما بچتم

وحید دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 16:41 http://www.frozenlove.blogsky.com

منتظرتونم

پسرـشجاع دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 17:50

سلام خوبی وبلاگ بدی نیست .. چی بگم بگم بده که ناراحت میشی ههه (چشمک) .. خوب دیگه خوش بگذره باااای

سیما دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 18:47 http://www.sima-h.persianblog.com

شراره اگه بخوای بازم می تونی ببینیش .... باور کن

پسره دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 21:25 http://avar.blogsky.com

در مورد چی حرف می زدی
چه کسی رو از دست دادی
از شوخی گذشته کسی رو از دست دادی
رفقا به آوار هم سر بزنین

محسن دوشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 22:19 http://sohrab-spheri.blogsky.com

سلام دوست عزیز...ممنون از اینکه به وبلاکم امودی....نوشتهات خیلی باحال هست....به نظر تو من چطوری میتونم عشقم ۱ بار ببینم..چون دلم خیلی براش تنگ

شایان سه‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 00:57 http://0800.blogsky.com/

سلام وبلاگ جالبی داری
به من سر بزنی خوشحال میشم

فـــــــراعشق سه‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 14:57 http://overlove.co.sr

امیدوارم خودتم مثل شعرت غمگین نباشی

موفق باشی

سیما پنج‌شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 00:12

شراره مگه توی پست روز چهارشنبه نمی گی طنین صداشو می شنوی این خودش یعنی یه شروع قشنگ ...... بزار غم ها یواش یواش ته نشین بشند .... بلند شو .....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد